روزام بد جوری پاییزیه
آموختن آسان نیست
خستگی هر آن در کمین است
آرزده می شوی ،احساس شکست می کنی
شک میکنی که رها کنی وبگذری
میخوای بر کناره روی و وانمود کنی که اتفاقی نیفتاده
اما نه
تو بازنه نیستی که،
یک مبارزی.
پیش از آنکه برنده باشیم باید بازنده باشیم .
باید گاه بگرییم تا بتوانیم روزی بخندیم .
باید ازرده شویم تا روزی توانمند باشیم .
اگر پیوسته بکوشی وایمان داشته باشی ،
در پایان پیروزی از ان تو خواهد بود
****آن دیویس****
دوست داری پولدار بشی؟ هر کلیک 80 ریال!
سلام سید
مطلب ایندفه ای وبلاگت..کمی جای تفکرداره
بایدبهدا..نظربدم
....
پس تابعد
سلام
اره گاهی اوقات
تجربه به قدر عمر می شه
اره سیدبازهم خودمم
راستیتش کمی فک کردم..ولی هرچی خواستم به خودم بقبولونم..که حق بااین اقادیویسه شوماست..نشد
:)خب..نشددیگه..چیکارکنیم حالا
وا..دعواداره بادم...ایششششششششششششش
دست حق یارت
سلام خیلی جالب بود.پس شما هم بلد بودی و رو نمیکردی؟به هر حال هم تصویرش خوشگله هم زیرش.دییییییییییییی.
بای بای
سلام
خوبی سید
بابا یک سری هم به فقیر فقرا بزنید
سلام سید قبلا به این کماندو یه سری می زدی.خیلی شاکی شده می گه برکت از سایتش رفته اینارو خودش بم گفت.برکت سایت یه سری به ما بزن
باشه اق سیدمردم ازار
دیگه اگه توی وبلاگت نظردادم
حالاببین....:)
اینم شلک اخمم..که بیشترشبیه خنده است انگاری
داش محمود
لطفاموضوع بعدی
صبرم تموم شدا
ای امانننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
سلام
وبلاگتان خیلی خوبه...
خوشگل نوشتید
سلام اق محمود
این جوجه سامی....همش منتمون راکشیدبیاییم خونه اش
وبلاگتون راببینیم.....واصن به هیچ طریقی حاضرنشدادرس
وبلاگتان رابده....
اینم دوسته که شمادارید
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایش...نه...خیلی خیلی باحال مینویسیدا
دستتون درس
باییییییییییییییییییییییییییییییییی
عالی بود....خصوصااون چشم ونوشته ان دیویس که
من عاشق نوشته هاشم
....
ازسامی ادرس وبلاگت راگرفتم
بازهم سرمیزنم
....
سامی بت میگه سید
ماهم میگیم سید
جون مولی...خیلی خیلی هواتون روداره ها...
نامرد..نذاش....به میل خودمون.....یک دوکلوم..حرف
واسه این وبلگتون...بینویسیم
....خب اشکل نداره.....واسه دل خوش کنک این نازنازو هم که
شده
واست....یک جمله مینویسیم
اخرنویسنده هایی!
وبلاگتان قشنگه
سلام اقامحمود
من تاحالاوبلاگ ندیده بودم
خیلی قشنگ کارکردید
سلام سید.سلام. منم سلام. این وسط.خانم برو کنار.اینجام داری منو. حالا سلام سرت شلو غه ها ۴ نفر از اینارم بفرست برای همسایت یه نظری بدن مردم از بی نظری.راستی اون خبرو دادی خیلی ناراحت شدم خدا خودش کمک :
یا من اسمه دوا و ذکره شفا.......
سلام داداش خیلی جالب بود موفق باشی همه ی مطالبات قشنگ و همه ی عکسهات دیدنی تبریک می گم ...متن اپم خوشحال می شم سر بزنی
دوست عزیز مطلب زیبایی نوشته بودین . به انتظار مطالب جدیدتون می مونم . خوش باشی
راستی یادم رفت بگم . من لینکتون دادم . لطف از خودم در وکردم. شوما هم لطف کنی. اخر عاقبت به خیر میشی ها
اصفهانیه در حال مرگ بوده از زنش می پرسه محمد کجاست ؟ زنش میگه : همین جا کنارت نشسته . میگه علی کجاست ؟ زنش میگه اونطرفت نشسته . میگه حامد کجاست ؟ میگه اونم همین جاست . یهو داد می زنه پس برای چی چراغ اون اتاق بی خودی روشنه ؟؟
ناراحت نشی!؟؟
سلام اقا محمود
کامنت ۱۰ اردیبهشت مال منه.اون شیرین نمیدونم کیه.راستی چرا آپ نمیکنی؟حالا که شیرین ۲ تا شد من با اسم ژنرال کامنت میذارم.البته موقتا.
قربانت
خدانگهدار
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به شما سخنگوی راه حق
خسته نباشید
آقا عکسی که شما در وبلاگ گذاشتی راضی و ژر معنی است و مطالب زیباست
ژیشنهادی دارم در مورد وبلاگ تکانی
به نظر من شما بایستی مقاله ای در موارد نصیحات عرضه کنی که سر منشآ آن خویش باشید !
موفق و موید باشید
به امید فردایی بهتر
یامولاعلی مدد
خدا نگهدار شما .
.
!
!!
!
یاهو
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام سید بزرگوار
حال شما؟
امیدوارم که سلامت و بهروز باشید
ببخشید اینقدر دیر کامنت میذارم، اولین بار بعد از بروزرسانی که اومدم نتونستم نظر بذارم فضا طوریه که بدو ورود احساس میشه چقدر این روزا پاییزیه غمی که در واژه واژه متن با وجود امیدبخشی ظاهریش موج میزنه قلب ادمو فشرده میکنه نمیدونم چی بگم خودتون همه گفتنی ها رو نوشتید فقط از خدا میخوام اگر مشکلی هست خیلی زود حل بشه و لحظه لحظه تون سرشار از شادمانی و موفقیت بشه ....
اینهم هدیه من بشما دوست بزرگوار که قصور منو بخشیدین:
.........................................................
روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.
شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد.
آنگاه تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده، و دیگر نمیتواند به تلاشش ادامه دهد.
آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد. پروانه براحتی از پیله خارج شد، اما جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بودند.
آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند.
اما چنین نشد!
در واقع پروانه ناچار شد همه ی عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست با بالهایش پرواز کند.
آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پروانه و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود، تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.
گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم.
اگر خداوند مقرر میکرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم، فلج می شدیم، به اندازه کافی قوی نمی شدیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم.
من نیرو خواستم و خداوند مشکلاتی سر راهم قرار داد، تا قوی شوم.
من دانش خواستم و خداوند مسائلی برای حل کردن بمن داد.
من سعادت و ترقی خواستم و خداوند بمن قدرت تفکر و زور بازو داد تا کار کنم.
من شهامت خواستم و خداوند موانعی سر راهم قرار داد تا آنها را از میان بردارم.
من انگیزه خواستم و خداوند کسانی را بمن نشان داد که نیازمند کمک بودند.
من محبت خواستم و خداوند بمن فرصت داد تا به دیگران محبت کنم.
"من به آنچه خواستم نرسیدم... اما آنچه نیاز داشتم، به من داده شد."
نترس.
با مشکلات مبارزه کن و بدان که میتوانی بر آنها غلبه کنی.
.........................................................
همیشه منتظر حضور سبزتان در مسافر هستم.
التماس دعا-یاحق
سلام.خدا نکمه روزاتون پاییزی باشه آقا محمود.موفق باشین.یا علی.منم به روزم
آقا محمود سلام
مشکلت حل شد یا نه؟کامنت خنده ی تلخ واقعا جالب بود.این جمله تکراریه ولی زیباست:
هرگز به خدا نگو مشکل بزرگی دارم بلکه مشکل بگو خدای بزرگی دارم.
از ته دل آرزو میکنم که مشکلت حل بشه.تو خوبی و خدا بنده های خوبش رو دوست داره و تنها شون نمیذاره.توکلت به خدا باشه.