اینک پاسخ مرا بشنوید :
هر گاه انسان احساس کند که بی حد واندازه شده و دریای بی ساحل و آتش همیشه مشتعل و نور ابدی و ابر رعد آسا وجویبار آواز خوان و درخت شکوفه دار بهاری وبی برگ پاییزی و کوه های بلند و دره های عمیق و کشتزارهای سر سبز یا بیابانی بی حاصل گشته است ، در اینصورت دارد راه تکامل را طی میکند .
اگر آدمی به این امور برسد و آنها را احساس کند نیم راه تکامل را رفته است .
اما اگر بخواهد به آخر راه برسد باید ذاتا احساس کند او همان طفلی است که هنوز به مادرش وابسته است یا همان پدری که بر خانواده اش احساس مسئولیت میکند و همان عابدی که در صومعه ی خود سر گرم عبادت است یا مجرمی در زندان و دانشمندی در میان کتابها و جاهلی در میان تاریکی و ظلمات روز وراهبی در میان شکوفه های ایمان و خاهای وحشتزا و فقیری در میان تلخی ها و بی نیازی در هنگام طمع وشاعری در میان تودهای از مه شبانه و پرتوی از صبح .
اگر انسان بتواند همهی آ« امور را تجربه کند می تواند به کمال برسد وسایه ای از سایه های خداوند شود !
کتاب : نغمه ها وموسیقی
اثر : جبران خلیل جبران
ارتباط متنت با عکست خیلی خوبه!
سلام ..
چرا الاچیق نمی ایید ؟
حالا ۱ چند دقیقه ایی هم تو الاچیق من بد بگذرونید :)
موفق باشید
اگر بار گران بودیم و رفتیم
اگر نامهربان بودیم و رفتیم
سلام محمود جان
زیبا بود. کلام جبران که دارای معنای عمیقی بود. یعنی همیشه همین طوره. عکس هم زیبا بود. موفق باشی
ziba bo0d
kheili kho0be ke minevisi....man matnato kheii do0st daram
felan ba ejaze
سلام .خوبید؟ ممنونم که سر میزنید .کامل نخوندم ولی میخونم.موفق باشید